Powered By MCMS v2.6
 

چرا این روزها بعضی افراد کرونا رو جدی نمیگیرن؟


 
چرا این روزها بعضی افراد کرونا رو جدی نمیگیرن؟
 
 
آیا ترس، احساس شکست ناپذیری، انکار، بی اعتمادی یا دلایل دیگه علت جدی نگرفتن کرونا هست؟
 

با در نظر گرفتن شرایط فعلی جامعه نسبت به ویروس کرونا چرا برخی از افراد وجود کرونا رو جدی نمیگیرن و ممکنه از توصیه‌های بهداشتی اجتناب کنن؟ آیا ترس، احساس شکست ناپذیری، انکار، بی اعتمادی یا دلایل دیگه علت این مسئله هست؟ افراد به صورت ناخودآگاه از مکانیزم های دفاعی برای حراست و محافظت خودشون از تغییرات و همچنین برای رفع نگرانی ناشی از تغییر استفاده میکنن. یکی از روانشناسان، به نام بروئر معتقد هست که دلایل زیادی وجود داره که مردم از قرنطینه خارج شدن. برخی از افراد سعی می کنن با نادیده گرفتن توصیه ها، کنترل موقعیت رو در دست بگیرن و احساس قدرت کنن. بسیاری دیگه از افراد در انکار هستن، به ویژه اگه در مناطقی باشن که آمار شیوع کرونا در اونجا کمه یا در گروه‌های پرخطر قرار نداشته باشن و یا کسی از اطرافیانشون به این ویروس مبتلا نشده باشه. 
با توجه به شروع موج دوم شیوع ویروس کرونا به نظر میرسه که باید قبول کنیم که تو روند سبک زندگیمون باید تغییراتی بدیم و چنانچه این تغییرات حاصل نشه ممکنه نتایج زیان باری رو برای خودمون و جامعه مون ایجاد کنیم. بیاین با هم علل مقاومت فعلی افراد رو در برابر تغییر مرور کنیم تا بتونیم از آسیب‌های احتمالی جلوگیری کنیم.

 

1- توجه و ادراک انتخابی

تمایل مردم، به دریافت انتخابی چیزهایی هست که به راحتی با درک فعلیشون از دنیا همخوانی داشته باشه. همه ما به دنبال خوندن و گوش دادن به چیزهایی هستیم که با اون موافقیم و آگاهی و اطلاعات در مورد سایر دیدگاه ها رو فراموش می‌کنیم. بنابراین اولین دلیل مقاومت افراد در برابر تغییر، عدم درک اونهاست. این موضوع خود از دو بعد تشکیل شده: بعد اول عدم آگاهیه، به این معنی که افراد نمیتونن ارزیابی صحیحی از وضعیتشون داشته باشن. بعد دوم انکاره؛ انکار در واقع رد اطلاعاتیه که مورد انتظار افراد نیست.

 

2- تمایل به حفظ عادت ها

ما انسان‌ها مجموعه‌ای از عادت هامون هستیم. در اکثر مواقع، عاشق روتین‌ها و فرآیندهای همیشگی مون میشیم. از طرفی مردم از متفاوت بودن واهمه دارن، و خروج از وضع موجود، اغلب باعث ترسشون میشه. گرایش افراد معمولاً در جهتی هست که به محرک ها به شیوه‌ی همیشگیشون پاسخ بدن. اعمال تغییر به این معناست که باید از حالتی که همیشه در اون بودیم، خارج بشیم. افرادی که از قدیم، به روش‌های خاصی عادت کردن، بیشتر از سایرین حالت دفاعی به خودشون می‌گیرن. دگرگونی، به ویژه در شرایطی که همه چیز به طور کل تغییر می‌کنه، راحتی رو از افراد سلب می‌کنه. نکته‌ای که باید بدونیم اینه که اعمال تغییرات برای ایجاد شرایط خوب آینده، ضروریه.

 

3- علل امنیتی و روانی

احساس در معرض خطرقرارگرفتن وضعیت و امنیت شغلی، نگرانی از دست دادن قدرت، اختیار، اعتبار و دیگر داشته‌های فرد در زندگی، ناچار بودن به جابه جایی شغلی، از دست دادن کنترل افراد بر امور، از دست دادن آبرو یا تحقیرشدن، ترس از شکست و ترس از ناشناخته‌ها، در این دسته قرار داده شده. ترس از ناشناخته‌ها به این دلیل اتفاق میافته که افراد نمیدونن در آینده چه اتفاقی میافته و اعتمادی به ماهیت تغییر ندارن و بنابراین از این می‌ترسن که روش جدید ممکنه بهتر نباشه.

 

4-    نداشتن مهارت "نه" گفتن

افرادی که مهارت نه گفتن ندارن، ممکنه دچار دردسر برای خودشون و اطرافیانشون بشن. در شرایط فعلی زمانی که این افراد بهشون پیشنهاد میشه بیرون برن و یا به مهمونی دعوت میشن نمیتونن به صراحت بگن که " گرچه که خیلی دوست دارم و دلتنگتون هستم ولی نمیتونم دعوت شما رو بپذیرم."  این افراد کاملا واقف هستن به اینکه باید تمام پروتکل های بهداشتی رعایت بشه و ممکنه حتی خودشون هم احساس خوبی نداشته باشن اما به دلیل نداشتن این مهارت سریع قبول میکنن. "نه" یک واژه منفی هست، اما همیشه بار منفی نداره و به معنای بی‌ادبی نیست. گاهی نه گفتن شجاعت و قدرت کلام ما رو نشون می‌ده. گاهی نه گفتن موضع جدی ما رو در موقعیت‌های مختلف بیان می‌کنه.

 

5- ویژگی‌های فردی

یکی از ویژگیهای شخصیتی که مانع تغییر میشه "انعطاف ناپذیری شناختی" هست. این مفهوم نشان دهنده نوعی از سرسختی و عدم تمایل نسبت به در نظر گرفتن ایده ها و دیدگاه های جایگزینه. از نظر بروئر یکی دیگه از عوامل، داشتن اضطراب و استرس زیاد افراد هست که باعث مقاومت در برابر تغییر میشه. او بر این باورهست که هر چه اضطراب افراد شدت پیدا می کنه وحشت اونها هم بالا میره. بنابراین احساس ضعف و خستگی، استرس و در هم شکستی منجر میشه که ما نتونیم مزایای تغییر رو متوجه بشیم و باعث مقاومت بیشتر در برابر تغییرات میشه. 

 

6- فقدان نیاز آشکار

نداشتن آگاهی از ضعف های موجود، نداشتن آگاهی جامع نسبت به نتایج تغییر، عدم درک نیاز به تغییر، عدم توانایی افراد و نداشتن دلایل کافی برای تغییر باعث میشه افراد مقاومت بیشتری در برابر تغییر نشون بدن. هنگامی که در زندگی محرومیت های فراوانی به وجود میاد گروهی از مردم به گذشته ای شادتر فکر میکنن و ممکنه تمایل پیدا کنن که به عصر طلاییشون برگردن و دورانی رو که رفتارهای مطابق با میلشون داشتن رو از نو تجربه کنن.

 

7- عدم اعتماد

اگه اعتماد متقابل بین مردم و افراد تصمیم گیرنده در جامعه ایجاد نشه، عدم اعتماد، به واکنش پیش فرض افراد تبدیل میشه. بدیهی هست که این عدم اعتماد می تونه زمینه مقاومت در برابر تغییرات باشه. تصمیم گیران جامعه می تونن با صداقت و شرکت دادن دیگران در پروسه تغییرات، اعتماد اون ها رو جلب کنن. در نهایت، اونها محیطی رو به وجود میارن که در اون مردم به نتایح مثبت تغییر باور پیدا میکنن و به اونها در رسیدن به اهدافشون کمک میکنن و اینطوری مدیریت شرایط هم آسون تر میشه.